شاید این روزها، تبلیغات کسب و کار بایا به چشم شما هم خورده باشد و احتمالاً مباحثی که پیرامون آن شکل گرفته را شنیده باشید.
در این مطلب تصمیم گرفتم، پس از فروکش شدن نسبی هیاهوی برپا شده، تحلیلی از آن را بنویسم تا با هم نکاتی را درست ببینیم و شاید کمی با هم بیاموزیم.
بایا چیست؟
شاید این مشکل، بزرگترین مشکلی است که قبل از تحلیل عملکرد و بررسی تاثیرپذیری تبلیغات بایا، میبایست به آن پرداخت. در تبلیغات، اینطور که به ذهن میرسد بایا مرکزی برای خرید و فروش کالاست. چیزی شبیه فروشگاه اینترنتی که با مدل Market Place قرار است فعالیت کند. از تبلیغات اینطور به نظر میرسد که کسب و کارها میتوانند در آن کالاهای خود را به مشتریان زیادی به فروش برسانند. ولی فقط همین اندازه از آن به سمع و بصر مخاطب میرسد.
وقتی به سایت مراجعه میکنید، هیچ اثری از محصول نمییابید. در واقع چند خطی تحت عنوان “سخنی با تامین کنندگان” ارائه گردیده است. صفحه فرودی که روی اصول نیست و هیچ قیف صحیحی برایش طراحی نشده.
در این متن تمرکز توضیحات، ارائه مطالبی عمومی و نه لزوماً کارگشا است که جملاتش با آنچه دیالوگهای سیامک انصاری است، نسبتاً یکسان است پس میتوان نتیجه گرفت که حرف جدیدی در این بخش به مخاطب گفته نشده و در واقع تکرار مکرراتی که در تبلیغات به گوش میخورد را اینجا باز باید بخوانیم.
در این صفحه فرود، بخشهای مختلفی در دو سرفصل کالا و خدمات ارائه شده است:
خدماتی چون: خدمات دکوراسیون و تزئینات، خدمات تخصصی صنعتی و کارگاهی، خدمات معدنی، اسباب بازی و کاردستی، خدمات سفر، صنایع دستی، خدمات فرهنگی و هنری، خدمات امنیت و سلامت محیط کار و …
و کالاهایی مثل: لوازم و تجهیزات پزشکی، دکوراسیون و مبلمان، ماشین آلات کشاورزی، مصالح و تجهیزات ساختمانی، لوازم سیسمونی، لوازم ورزش و سفر، جشن و هدایا
همانطور که ملاحظه میکنید سوای اینکه سرفصلها گاهاً اشتباه انتخاب شده، میبینید که تمام کارهای دنیا در این پلتفرم قرار است که ارائه شود و همه کسب و کارها را میخواهد که در خود جای دهد و همه مردم را میخواهد که نشانه برود.
به سادگی میتوان دریافت که هیچ سند استراتژی کسب و کاری تا اینجا تدوین نشده یا اگر شده، تقریباً از تمامی استانداردهای علمی آن به شدت دور است.
این شیوه از ورود به بازار علاوه بر اینکه باعث میشود هیچ تمرکزی جهت خلق ارزش وجود نداشته باشد، باعث خواهد شد کیفیت خدمات به شدت پایین بیاید.
امیدوارم که با هم توافق داشته باشیم که تبلیغات به تنهایی هیچ محصول یا خدماتی را با ارزش نخواهد کرد. تبلیغات تنها باعث مراجعه بار اول مخاطب خواهد بود و بقیه مسیر را خود محصول، کیفیت و در نهایت ارزشی که خلق خواهد کرد طی خواهند کرد.
رویه ثبت نام در بایا به عنوان کسب و کار
از اینجا به بعد یک اتفاق بسیار جالب رخ میدهد. از طریق یک دعوت به اقدام (CTA) شما را به ثبت نام در سامانه دعوت میکنند.
هنوز هیچ اطلاعات مفیدی در اختیار مخاطب قرار نگرفته است که کد ملی و نام و تاریخ تولد و جنسیت پرسیده میشود. این موضوع معمولاً تا زمانی که تصمیم کاربر به ثبتنام قطعی گرفته نشده به شدت تجربه بدی ایجاد میکند. بعید نیست در این مرحله، شاهد ریزش بالا و انصراف از ثبتنام باشیم.
پس از تائید شماره تلفن از طریق ارسال پیامک، در صفحه بعدی، کلیه اطلاعات کسب و کار شما دریافت خواهد شد.
(متاسفانه من به دلیل عدم تمایل به ادامه، اطلاعات را وارد نکردم و از اینجا به بعد را بر اساس مستندات منتشر شده در فضای مجازی مینویسم.)
در مراحل بعدی، مبلغی معادل ۳۰۰ هزار تومان که با احتساب تخفیف ۵۰% معادل ۱۵۰ هزار تومان میشود از متقاضی ثبتنام کسب و کار درخواست میگردد.
دریافت وجهی که از ابتدا اعلام نشده و کاربر در مراحل آخر متوجه آن میشود.
از شیوه اعلام پرداخت وجه که بگذریم، هنوز هیچ دلیلی برای ثبتنام در ازای پرداخت وجه ارائه نشده است.
بهتر است بدانیم که پرداخت وجه در مقابل موضوعی که شفاف نیست، یعنی معلوم نیست چه تعدادی کاربر روی پلتفرم خواهند بود، چه ارزشهایی این ثبتنام خلق خواهد کرد و چه میزان سودآوری را تجربه خواهند کرد، امری کاملاً غیر حرفهای است. این امیریست که در پلتفرمهایی مثل دیجیکالا، نه تنها رایگان است بلکه هزینههای آموزش و تخصیص شخص مربوط برای مدیریت حساب و … نیز از جیب آن پلتفرم پرداخت میشود.
تبلیغات
بدون انتصاب به بایا، جملهای در خاطرم هست که خوانده بودم. “هر زمان که میخواهی دروغ بگویی، به اندازهای بزرگ دروغ بگو که به دلیل بزرگی باور پذیر باشد”
در واقع حجم بالای این تبلیغات قصد ایجاد آگاهی برند یا جذب مخاطب ندارد. این حجم تبلیغات، تنها توان هزینه کردن را به رخ میکشد و در بدو تولد این کسب و کار، برای او اعتبار زود هنگام به ارمغان خواهد آورد.
بدین ترتیب، در زمانی که متقاضیان با موضوع پرداخت ۱۵۰ هزار تومان در ثبتنام روبرو میشوند، با خود فکر خواهند کرد که این مبلغ، مبلغ بزرگی در برابر هزینههای این سازمان عریض و طویل نیست و شرایط تصمیمگیری برای پرداخت در ایشان تسهیل میگردد. از طرفی این مبلغ عددی نیست که کسب و کاری را فلج کند و به همین خاطر تیری در تاریکی خواهند انداخت.
سیامک انصاری
موضوع سفیر برند، به شدت موضوعی حساس است. موضوع انتخاب سفیر برند یک طرف، موضوع مدیریت بهرهبرداری از اون طرف دیگر.
من سیامک انصاری را به عنوان یک هنرمند در ژانر طنز بسیار دوست دارم. شاید از برترینهای حوزه فعالیت خود باشد. اما هرچه فکر میکنم، هیچ رابطهای بین سیامک انصاری با نصیحتهای کسب و کاری، آیندهپژوهی در حوزه تحول دیجیتال یا کسب و کارهای آنلاین نمیبینم و این موضوع جایگاه صحبتهای نصیحتگونه سیامک انصاری در این حوزه را به شدت سست مینماید.
این همکاری نه تنها هیچ تاثیری برای بایا ندارد، بلکه باعث میشود سیامک انصاری، در حوزه تبلیغات نتواند پروژهی دیگری را قبول کند. در واقع برچسب پررنگ بایا روی سیامک انصاری باعث میگردد کسب و کار دیگری تمایل به همکاری با ایشان نداشته باشد. البته آن دسته از کسب و کارها که معمولاً با استراتژی و معمولاً علم محور انتخابات خود را انجام میدهند.
بازخورد
پلتفرمهای شنود شبکههای اجتماعی به اتفاق اعتراض عده زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی به حجم تبلیغات، شیوه اجرا و معلوم نبودن کسب و کار را ثبت کردهاند. این موضوع نمایانگر نارضایتی افرادی است که در آینده نزدیک، به فرض راهاندازی پلتفرم بایا، باید مشتری آن باشند. در واقع در این مدل از کسب و کارها که دو سویه هستند، تنها داشتن شرکای تجاری کافی نیست، بلکه مشتریان هستند که آینده آن را رقم خواهند زد. میتوان انتظار داشت که مشتریان با خاطره بدی که از ابتدا دارند، مقاومت زیادی در برابر خرید از این پلتفرم خواهند داشت و به همین دلیل کسب و کار شکل نخواهد گرفت.
اگر شما هم نظری دارید، خوشحال خواهم شد تا در قالب کامنت آن را به جا گذارید تا گفتگویی شکل بگیرد.
سامان فائق
شاید ۱۵۰ هزار تومان پول زیادی نباشه اما به نظر من دادن این مبلغ برای خدمات غیر شفاف بایا زیاده و در واقع برای یه مسئله نا مشخص هزینه کردن معنی نداره در صورتی که پلتفرم هایی مانند دیجی کالا هست که هم ثبت نام رایگان داره و هم همه چیزش شفاف
کاملاً موافقم. در متن هم همین موردی که فرمودید رو نوشتم. عرضم این بود که این حجم تبلیغات باعث میشود تصمیمات عقلانی نباشد و هیجانی پول پرداخت شود.
موافقم حتی اگر در حد تبلیغات خود باشند سرعت تبلیغات و حجم آن و عدم آمادگی برای خدمت همه چی را به باد می ده
دقیقاً
سلام چرا هیچ جور نمیشه وارد شد وب سایت میخواد و نمابر به نظرم دیجی کالا فوق العاده هست
ممنون از تحلیل جامعتون، به شخصه نکات خوبی یاد گرفتم.
در مورد سفیر برند اما فکر می کنم شاید همچنان برای جذب توجه مخاطب اقای انصاری کاردکرد مناسبی داشتند، میتونم بپرسم شما با توجه به اطلاعات موجود چه سفیر برندی رو پیشنهاد می کنید؟
انتخاب سفیر برند حقیقتاً به پارامترهای زیادی بستگی داره. یکی از اونها توجه به ماموریت و چشم انداز برنده و تطابق اهداف کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت با عملکرد سفیر برند. چون اطلاعاتم در پارامترهایی که عرض کردم ناقصه از این رو اگر پیشنهادی بدم در واقع فقط احساسیه و مبنای علمی نداره
جناب فائق، دقیقا با ورود به سایت من هم به همین نکات رسیدم، این همه بریز بپاش و سایت و بیلبورد برای هرجی هست برای کسب و کار نیست! میشه شک کرد پولشوییه؟
من عادت دارم بر اساس مستندات و مشاهدات عینی چیزی بگم و چون اطلاعات دقیقی ندارم پس نظری ندارم ولی میشه گفت حتی اگر اینطور نباشه ممکنه گمان اشتباه رو القا کنه
تحلیل خوبی بود
رشد با شتاب کسب و کارهای دیجیتال در این چند سال اخیر به حدی بوده که گویی پشت صحنه بایا را با خیال اینکه “پس همه چیز آماده است” به این عجله واداشته، در حالی که؛
– از لحاظ پوشش جغرافیایی: بهتر بود این کسب و کار در سطحی کوچکتر فعالیت خودش را آغاز و شرایط بازار را تجربه می کرد، پلتفرم را به حد مطلوبی از کارایی و تجربه می رساند سپس اقدام به آگاهی سراسری و دعوت عمومی می نمود
– از جنبه خدمات: بایا می بایست ابتدا در یک یا چند مورد محدود، اسم و رسم خوبی از خود به جای می گذاشت سپس همه چیز و همه کس را نشانه می رفت
کاملاً صحیح
سلام و خداقوت کاملا موافقم چقدر عالی تحلیل کردید🌹🌹🌹
سلامت باشید